دوشنبه

سفر به جمكران دوم (شايد هم نخست!)



محمد رهبر :اگر پنج سال پش در شهر بابل، سراغ مسجد محدثین را می‌گرفتیم، شاید پیرمردان پا به سن گذشته بابلی در غبارروبی پستوی ذهنشان جایی را نشانی می‌دادند در كوچه پس‌كوچه‌های مركزی شهر و در سایه درختان افرا و نارنج، اما حالا این‌طور نیست از پنج نفری كه نشانی خواستیم از پیر و جوان و نوجوان، همه می‌دانستند جز یكی كه اهل بابل نبود؛ مسجد محدثین بیشتر و پیشتر به نام مسجد شیخ‌كبیر شناخته می‌شده، این اواخر مردم به این مسجد جمكران ثانی هافزودن تصويرم می‌گویند، نامی كه اكبر ناطق‌نوری رئیس مجلس اسبق در شبهای قدر معترض شد، اما این نام متأخر دسته مخالف دیگری هم دارد، معتقدینی كه حاضر نیستند شأن مساجد را با هم قیاس كنند یا اگر قیاس باشد بنابر ادله‌ای مسجد محدثین را اولی‌ بر جمكران می‌دانند

یك محراب، دو مقبره

مسجد محدثین از همان در و دیوار ورودی شكل و شمایل جمكران را دارد، نه به آن وسعت و گلدسته‌های سیمانی اما احادیث و نوشته‌ها كه همه درباره امام غائب است كه گفته‌های ناطق‌نوری را تأیید می‌كند. مسجد دو شبستان غیر هم سطح دارد، دو شبستانی كه قدیم و جدیدند و با زائران روزافزون كه در چهار ساله اخیر بنابر نیاز گسترش یافته، محراب مسجد ناگزیر قدیمی‌ترین و مقدس‌ترین جاست، معتقدین می‌گویند خشت زیرین محراب را امام دوازدهم شیعیان كار نهاده و كتیبه بالا سر محراب با این عبارت كه این مسجد را به تحقیق خورشید پنهان و آخرین معصوم فرمان بنا داده، دلیل بر این قداست می‌گیرند.

در حیاط مسجد كه هر روز فراختر می‌شود تا زائران بابلی و اندك‌اندك غیربومی را در خود جای دهد، صحنی‌ است كه معماری‌اش به اواخر عهد صفوی نسب می‌برد، ضریح و پنجره‌های چوبی كه خاص نواحی مازندران است با سقف شیروانی قدیمی و پایه‌های آجری. مقبره در ضریح، آرامگاه «ملا نصیر» و در اتاق مجاور مقبره شیخ كبیر است. در حیاط مسجد كه زمانی قبرستان بوده، هنوز سنگ قبرهایی است كه نشان می‌دهد تا پنج دهه پیش همچنان در اینجا كفن و دفن می‌شده، خانم شمسی و مرحوم كبیری در سال 47 و 43 شمسی درگذشته‌اند و جدیدترین قبور، مزار دو شهید گمنام است كه به درخواست امام جماعت در حیاط مسجد دفن شده‌اند و زیارتگاه زائران است، دور و اطراف مسجد آهسته و آرام شبیه جمكران می‌شود با دفاتر فرهنگی و كتابفروشی كه پر است از دو كتاب كه درباره مسجد است و كراماتش. امام جماعت مسجد با عبا و ردای سپید نماز ظهر را خوانده است و برای جمعیت 30، 40 نفری از خصائل نیكوی صله رحم می‌گوید.

هرچه هست گویا مسجد همیشه اینطور خلوت نمی‌ماند و شب‌های چهارشنبه جای سوزن انداختن نیست، با دعای ندبه و نماز امام‌زمان كه خاص مسجد جمكران است و به مسجد محدثین تعمیم یافته، شب‌های چهارشنبه زائرین می‌آیند، درست مثل جمكران.

چاه و نامه‌‌های عریضه

اگرچه چاه جمكران بیشتر نمادین است و خشك و خالی، اما چاه مسجد محدثین از جنبه‌های تقدس این مسجد است و معتقدین حكایاتی می‌گویند كه ملانصیر در پی امام غائب بر سر این چاه آمده و همان دم آب بالا آمده و امام وضو ساخته و ملانصیرا به امامت ایشان نماز خوانده است؛ بر سر چاه دریچه‌ای گذاشته‌اند و زائرین عریضه‌ها را به داخل چاه می‌اندازند، نم و رطوبت كه در این چاه كم عمق است، كاغذها را خمیر كرده، البته اینجا كاغذهای عریضه را مانند جمكران نمی‌فروشند، اما در عوض آداب نوشتن عریضه را نوشته‌اند و بر بالای چاه نصب كرده‌اند، بدین‌ترتیب كه هنگام انداختن عریضه به چاه، زائران باید یكی از چهار نایب امام‌زمان را در دوره غیب صغری صدا بزنند و سپس نامه را بیندازند و نام هر یك از نواب خاص هم آمده است.

تقدس در پنج سال!!!

امام جماعت مسجد محدثین عسگر نصیرایی تشابه اسمی‌اش با ملا نصیر هر چه هست یك تشابه اسمی است، اما گویا این امام جماعت جوان میراث‌دار ملانصیر روحانی عهد صفوی است، از تابستان سال 84 كه او به حكم امام جمعه به مسجد محدثین آمده همه چیز تغییر كرده، مسجد كه حتی بابلی‌ها نمی‌شناختند، آنچنان شهره شده كه با سخنرانی اكبر ناطق‌نوری رئیس مجلس اسبق شاید زائرین بیشتری پیدا كند، گرچه روحانی عالی‌رتبه بنای مسجد را مستند به امر معصوم نمی‌داند، اما نظر امام جماعت و زائرین و همسایگان مسجد اینگونه نیست. عسگر نصیرایی در این چند ساله همه كار كرده است تا مسجد محدثین را در كنار مسجد جمكران قرار دهد، حالا در جای جای شهر بابل تراكت‌ها بزرگی است برای شناساندن مسجد محدثین كه به صراحت بر آن نوشته‌اند این مسجد به دستور مستقیم امام زمان بنا شده است.عسگر نصیرایی نامه‌‌هایی به روحانیان عالی‌رتبه و سازمان میراث فرهنگی نوشته تا این شأن بنا و روایات مسجد محدثین را بپذیرنند اما هنوز مسوولین نظری نداده‌اند، گرچه به نظر می‌رسد مسوولین شهر بابل و استان مازندران مشكلی با قداست یافتن مسجد محدثین و تبدیل آن به جمكران ثانی ندارند. مسجد محدثین امروز شباهتی به پنج سال گذشته ندارد، عسگر نصیری از همان تابستان سال 84 تمام مسوولیت‌ها را برعهده گرفت و هیأت امنای قدیمی مسجد را مرخص كرد، و از همان روز اول، همت كرد تا روایتی را كه تأكید می‌كرد این مسجد به فرمان امام زمان ساخته شده میان مردم رواج دهد. گرچه اعضای هیأت امنای سابق دیگر به مسجد بازنگشتند و نماز جماعتشان را به امامت دیگر روحانیان می‌خوانند، اما سیل زائرین آنگونه بود كه همه چیز را جبران كرد.

نذورات، هدایا و كمك‌ها به مسجد آنقدر بود، كه شبستانی افزوده شد و زمین‌های مجاور به مسجد پیوست و ساختمان چند طبقه‌ای در مجاورت مسجد قد برافراشت، با این رشد زوار مسجد محدثین مشاغل پیرامونی نیز رونق گرفته، مغازه‌های بقالی از یك به چهار و پنج رسید و خانه‌ها اطراف كه می‌دیدند مسجد رو به گسترش است بهای ملكشان را بالا برده‌اند، با این حال نذورات زائرین معتقد آنقدر هست كه شاید تا یكسال دیگر مسجد محدثین كاملاً به بارگاهی مذهبی تبدیل شود، یكی از خادمان افتخاری حرم كه پیرمردی شصت‌وچند ساله است می‌گوید: مردم خواب‌های زیادی می‌بینند و حوائج‌شان برآورده می‌شود و روزی نیست كه كسی برای ادای نذر، پول یا طلا نیاورد.

امام جماعت فعال مسجد محدثین این استجابت‌ دعاها را دلیلی می‌داند كه تمام شك و شبهه‌های اصالت روایات را رفع و رجوع می‌كند. خواب‌هایی كه زوار مسجد می‌بینند، همه به دیدار ائمه ختم می‌شود، امام جماعت دو، سه ماهی از حضورش در مسجد نگذشته بود كه فراخوانی داد برای ثبت كرامات مسجد محدثین، همسایگان و زوار از همان چند سال پیش خواب‌های دینی و كراماتی كه در این مسجد دیده‌اند را برای امام جماعت تعریف كرده‌اند و به خط خود در دفتر ثبت كرامات نوشته‌اند و عاقبت امام جماعت كتابی با عنوان كرامات مسجد مقدس محدثین نوشته است كه روایتی از رویاها و نیازهای روا شده زوار است، اما خود امام جماعت نیز از این خواب‌ها بی‌نصیب نبوده است. حجت‌الاسلام عسگر نصیرایی می‌نویسد: «روز شنبه 1/3/85 در حیاط مسجد با دو نفر از خادمان در حال گفت‌وگو بودم كه یك زن جوانی كه مادرش را به دنبال داشت به طرف ما نزدیك می‌شد. چهره‌اش را بسیار عصبانی دیدم. نزدیك آمد و لبانش را به خشم باز كرد و بی‌مقدمه شروع كرد به فحاشی كردن و ناسزا گفتن و تهمت زدن. جمعیت حاضر در حیاط مسجد از زن و مرد از تعجب تماشا می‌كردند. دو نفر حاضر در كنارم خواستند كه پاسخ بد زبانی‌اش را بدهند، مانع شدم، به یاد سیرة اهل بیت افتادم و سكوت كردم تا فحاشی‌هایش تمام شد، ولی دلم را شكست (علت عصبانیت وی متراژ كردن اطراف مسجد بود كه در توسعه مسجد به خانه آنان آسیب می‌زد و آنان مخالف توسعه مسجد بودند).

صبح یكشنبه بعد نماز و تعقیبات به خواب رفتم و در عالم رویا دیدم، تولیت مسجد را به من سپردند و مسجد مانند حرم امام رضا(ع) بسیار بزرگ ولی قدیمی بود و در آن اقامه جماعت كردم و بعد نماز گفتم بروم از همه مكان‌های مسجد بازدید كنم، اتاق به اتاق می‌رفتم و بررسی می‌كردم. به محوطه‌ای رسیدم كفش‌های خود را درآوردم و وارد ساختمان شدم وقتی بیرون آمدم نمی‌دانستم كفش را كجا درآورده‌ام. ناگزیر پابرهنه شدم، تپه‌ای بزرگ دیدم كه باید از سربالایی می‌رفتم، از خستگی بر زمین افتادم، وقتی برخاستم نعلین جدیدی به رنگ زرد مایل به نارنجی در پایم بود، احساسم این بود كه آقا مزد زحماتم را داده است، خرسند شدم ولی فكر كردم باید پابرهنه راه را ادامه داد، نعلین را از پا درآوردم و بالای آن بلندی آبادانی بسیاری را مشاهده كردم كه متعلق به مسجد بود، مانند پارك‌های سرسبز اطراف حرم امام خمینی(ره) (ديگه نتونستم جلوي خودمو بگيرم) پرسیدم این فضا زیبا را چه كسی ساخته است؟ در این هنگام از خواب بیدار شدم. تأسف خوردم كه چرا بیدار شدم و مابقی خواب را ندیدم و جوابی نشنیدم ولی از سوی دیگر با دیدن این خواب غم و اندوهم را فراموش كردم و نسبت به ادامه خدمتگزاریم به این مكان مقدس بیشتر مصمم شدم.

نه خواب و نه بیداری

ملا نصیرا در خوابی كه شبیه بیداری است، شخصی را می‌بیند كه در خانه را می‌زند، به دنبال ایشان به جایی می‌رسند كه چاهی است چاه با حضور امام لبالب آب می‌شود، امام وضو می‌سازنند و ملانصیرا نماز را پشت‌سر امام می‌خوانند، وقتی سر از سجده برمی‌دارد، امام را نمی‌بیند و می‌فهمد آنكه پشت سرش نماز خوانده امام زمان بوده است، و یكباره چشمش به ردیف هلالی از خشت‌ها می‌افتد كه بر دیواری نقش بسته و می‌فهمد كه باید اینجا را مسجد كند. این حكایت‌ها سینه به سینه به معدود مردمی رسیده است و به گونه مكتوب نیز كتیبه‌ای قدیمی است كه عبارت ساخته شدن مسجد به فرمان امام زمان به عربی حك شده. تمام این اطلاعات حداقلی سید مرتضی میرسراجی از دوستان حجه‌الاسلام عسگر نصیرایی را بر آن داشته تا پژوهشی درباره سابقه مسجد با این پیش فرض كه بنایش به دستور صاحب‌الزمان است به عمل آورد.

اگرچه روایت قداست و شأن بنای مجلس سینه به سینه نقل شده بود و مجری این دستور ملانصیرا، اما اولین مشكل مؤلف كتاب مسجد مقدس محدثین این بود كه ردپای این شخصیت كه در اواخر دوران صفوی می‌زیسته كاملاً گم و بی‌نشان بوده، آقای میرسراجی در شرح جست‌وجویش به همه جا سرك كشیده و حتی دنبال عطاری در بازار بابل می‌رود كه گویا كتابی از ملانصیرا داشته و این عطار به هیچ‌وجه كتاب را در اختیار مؤلف نمی‌گذارد و مؤلف ناامیدانه به آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی نامه می‌نویسد و از محضر آیت‌الله دستخط می‌رسد كه ایشان به واسطه كهولت سن و درگیر بودن در كار كتابخانه فرصت تحقیق ندارند.

اما عاقبت آقای میرسراجی نام ملانصیرا را در كتابی پیدا می‌كنند كه به شرح اعضای شركت‌كننده در مجلس مؤسسان نادر پرداخته و نام ملانصیرا به عنوان عالم بزرگ مازندران در آنجا آمده، این قدر اشارات كفایت می‌كند تا آقای میرسراجی با دیدن سایه‌های ملا در كتاب‌های دیگر به این نتیجه برسد كه ملا نصیرا از علمای مشهور عهد شاه حسین صفوی بوده است و از اخباریان راسخ اعتقاد و پیر و علامه مجلسی و این رویای بنای مسجد را در 47 یا پنجاه سالگی دیده است و به سال 1311 قمری مسجد را بنا كرده و محدثین نامی بوده كه خود امام برای آن انتخاب كرده و از این لحاظ بر مسجد جمكران كه نام عام دارد رجحان دارد.

گویا بر كتیبه‌ای از بین رفته كه در ذكرش در كتابی آمده. ملا نصیرها معتقد بوده است در مسجد محدثین خواندن نماز جمعه باید به نیت واجب باشد – نیتی كه فقها معتقدند تنها با ظهور امام زمان امكان وجوب پیدا می‌كند – البته آقای میرسراجی این اعتقاد را تأیید نكرده‌اند و نهایتاً به ذكر احوال ملانصیرا كه در مقبره‌ای چوبین كه نام و نشانی از او ندارد، آرمیده، اكتفا كرده‌اند و از آنجا كه بنای مسجد جمكران نیز بر مبنای خواب بیدارگونه شیخ حسن بن مثله جمكرانی بوده است به قیاس با همان مسجد و محترم بودن و موثق بودن صاحب رویا، استدلال دیگری را روا ندیده‌اند و در نهایت مغفول ماندن مسجد تا به حال را به امامان جماعت قبلی و كسانی كه سال‌ها پیش در این مكان می‌زیسته‌اند و احتمالا مدارك را از بین برده‌اند و ضعف تبلیغات نسبت داده‌اند.

یك اعتقاد و دیگر هیچ

«آقای عسگری چرچیان یك عمده‌فروشی مواد غذایی قدیمی در كنار مسجد دارد، او تسبیح‌اش را می‌چرخاند و می‌گوید: «آقای ناطق‌نوری اطلاعات صحیحی درباره اینجا ندارند، ایشان اگر خواب را صحیح نمی‌دانند، پس چه طور خوابی كه مبنای مسجد جمكران است را درست می‌دانند در حالی كه خواب قابل اعتنا است و می‌توان به رویاهایی صادقه‌ای كه در قرآن آمده چه از معصوم و چه از غیرمعصوم اشاره كرد مانند خواب حضرت یوسف و خواب آن دو زندانی هم‌بند یوسف كه ایشان تعبیرش كرد. به هر حال ما این حرف‌ها را پای منابر یاد گرفته‌ایم.»

این كاسب و همسایه مسجد معتقد است مسجد محدثین، كراماتی دارد كه سندیتش را ثابت می‌كند برای علی عبدالله‌پور هم كه معتقد است از مسجد محدثین حاجت گرفته، فرقی نمی‌كند كه كسانی درباره سند و اعتبار بنای مسجد پرس‌وجو كنند، او بعد از پنج سال ازدواج و ناباروری، صاحب اولاد شده و همسرش انگشترش را فروخته و به زوار و ندبه خوانان چهارشنبه شب نذری داده است. علی عبدالله‌پور هر روز به مسجد می‌آید و حرف‌های ناطق‌نوری را اصلاً نشنیده است.

هیچ نظری موجود نیست:

 
Donbaleh
Donbaleh